زیر باران
پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
زیر باران
نوشته شده در یک شنبه 23 آذر 1393
بازدید : 1258
نویسنده : روزبه

زیر باران بودیم...ميدانستم مي خواهد چيزي بگويد...
منظور نگاهش را درک کردم...بی آنکه چیزی بگوید...
من هم گفتم چیزی بگویم...اما اون با نگاه زهر دارش...مسمومم کرد...
زبانم بند شد...بغضم در گلو سرگردان ماند...
من ماندم و تپشهای قلبم...که او نمیشنید صدای قلبم را...
پاهایم سست شد...نگاهم در حسرت یک نگاه باقی ماند...
و آرام آرام در هم شکستم...ویران شدم...ویران... 




:: برچسب‌ها: زیر باران ,



مطالب مرتبط با این پست
.



می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: